یه مامان بی تجربه
روزای اول برام همه چیز خیلی غریب بود. موقع شیر خوردن خیلی بد قلقی می کردی. بعضی وقتا گریه می کردم. چون تو گرسنه بودی ولی نمی تونستی سینه ام و بگیری. هر بار 15- 20 دقیقه طول می کشید تا سینه بگیری. این اوضاع تا 25 روزگیت ادامه داشت. وقتی شیر می خوردی به صورت مثله گلت زل می زدم. تو خواب عین فرشته ها بودی. باورم نمی شدم که این کوچولوی معصوم ماله منه . کم کم همه کارا رو یاد گرفتم. از جا عوض کردن تا شیر دادن و آروغ گرفتن. ...
نویسنده :
مامی ایلیا
20:49